فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز

لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.

گویند که دوزخی بود عاشق و مست
قولی است خلاف دل در آن نتوان بست
گر عاشق و مست دوزخی باشند
فردا نگری بهشت را چون کف دست

.... document.write('');document.close(); ..0...

 

مادر خوبم !

به تو سلام می کنم، تا خانه عروجم با دعای تو بنا شود

و دلم در آسمان آبی مهرت رها شود

روزت خجسته،

لبانت پر ز خنده و دلت شاداب و سرزنده باد . .

 

.... document.write('');document.close(); ..0...

چند سال پیش در یک روز گرم تابستان پسر کوچکی با عجله لباس‌هایش را درآورد و خنده‌کنان داخل دریاچه شیرجه رفت. مادرش از پنجره نگاهش میکرد و از شادی کودکش لذت می‌برد. مادر ناگهان تمساحی را دید که به سوی فرزندش شنا می‌کند، وحشت زده به سمت دریاچه دوید و با فریاد پسرش را صدا زد. پسر سرش را برگرداند ولی دیگر دیر شده بود!

 

تمساح با یک چرخش پاهای کودک را گرفت تا زیر آب بکشد. مادر از راه رسید و از روی اسکله بازوی پسرش را گرفت. تمساح پسر را با قدرت می‌کشید ولی عظق مادر به کودکش آنقدر زیاد بود که نمی‌گذاشت بچه را رها کند. کشاورزی که در حال عبور از آن حوالی بود صدای فریاد مادر را شنید، به طرف آنها دوید و با چنگک محکم بر سر تمساح زد و او را کشت و پسر را سریع به بیمارستان رساندند.

دو ماه گذشت تا پسر بهبودی مناسب بیابد. پاهایش با آرواره های تمساح سوراخ سوراخ شده بود و روی بازوهایش جای زخم ناخن‌های مادرش مانده بود. خبرنگاری که با کودک مصاحبه می‌کرد از و خواست تا جای زخمهایش را به او نشان دهد.  پسر شلوارش را کنار زد و با ناراحتی زخم‌ها را نشان داد، سپس باغرور بازوهایش را نشان داد و گفت: این زخم‌ها را دوست دارم این‌ها خراش‌های عشق مادرم است

 

*******
در نگاه پر فروغت در اعماق سکوتت تنها محبت را میبینم مهر تو در زره زره ی وجودم رخنه

کرده و حال به زیبا ترین و مقدس ترین واژه یعنی مادر قسم می خورم که دوستت دارم


مادر عزیزم روزت مبارک . .

 

.... document.write('');document.close(); ..0...

چشم به راه توام

که از افق می ایی

اما افق کجاست.......؟

*****

درود بر شما  دوستان گرامی

روزتون بخیر و خوشی

امید همیشه سرحال و تندرست باشید و لحظه ها به کامتون باش

مطلب فوق رو یکی از دوستانم که بی نهایت قابل  احترام هست برایم ارسال نموده بود و من هم چون خواستم یاد و خاطره اش همیشه باشه

این مطلب رو آوردم توی وبلاگم

البته بدون اجازه اش

امید آزرده خاطر نشه به خاطر این کارم

براش آرزوی موفقیت و شادکامی رو دارم و همیشه امید خالق خوبی ها  همسفرش  باشه در تمام عرصه های  زندگی

التماس دعا

بدرود

 

.... document.write('');document.close(); ..0...

در کوچه های باران

از کدامین پنجرۀ تنهائی

به اشتباه سرنوشت

در دوردست عشق

خیره مانده ای

که صدای چشمانت

تا دلم می آید ؟!

.... document.write('');document.close(); ..0...

رياضی وار هم که نگاهت کنم

تو نه در مثلث عشق جا می شوی

نه در دايره ی تاريخ

نه در چهار ضلعی هيچ پنجره ای

تو روز به روز بزرگ تر از هر هندسه ای می شوی

بر عکس من که به حسابم نمی آوری ، خودت اصلا حساب نمی شوی

تو بيشتر از انگشتان دست منی

.... document.write('');document.close(); ..0...

چگونه تو را بسرايم

که حماسه ي بزرگ تو

در باورِ زمين نمي گنجد

زمين کوچک نيست

تو بزرگي

جانبدارِ هميشه ي عشق و آيينه

در من توان سرودنت نيست

دريا تو را مي سرايد

 

.... document.write('');document.close(); ..0...



 

 

بیا  ای  دوست  لبخندی  بزن   بر جام  تنهايي

 

بیا  بشکن   به   سنگی  شیشه  ایام  تنهايي

 

 

*****

 


بیا  ساحل  نشین ! من غرق در دریای غمهایم

 

 

غریقم   در   سکوت   سرد  و   نا آرام   تنهايي

 

 

***** 

 


بیا  بتهای  غم  را   از خلیل عشق  من بشکن

 

 

بیا   بشکن    بدینسان  هیبت  اصنام   تنهايي

 

 

*****

 


که  از   داغ   محبت   آتش  در دل  فروزان شد

 

 

نمی دانی  چه زجری می کشم هنگام تنهايي

 

 

***** 

 


درخت شعر من خشک است و در باغم نمی آیی

 

 

بیا    شاید    بیفتد     رعشه   بر   اندام   تنهايي

 

 

***** 

 


خزانم   را   بهاران   کن  بیا  در  بزم  ما  بنشین

 

 

که   باشم    بار   دیگر    شاهد  اتمام   تنهايي

 

 


.... document.write('');document.close(); ..0...


اگر ز چشم تو ای آشنا نیفتادم
بگیر دست مرا تا ز پا نیفتادم
کشانده صحبت مستان به کافرستانم
مگو به کنج شبستان چرا نیفتادم
به من ببخش اگر از رسم عشق بی خبرم
که من هنوز در این شیوه جا نیفتادم
به یُمن یاد تو هنگام برگ ریز خزان
به سان موسم گل از نوا نیفتادم
هزار شکر خدا را که در تمامی عمر
ز یاد تو نفسی هم جدا نیفتادیم
به خاک راه افتادم،بلی،ولی هرگز
به پای بوسی اهل ریا نیفتادم
ببخش شعله ی شوقی چراغ چشمم را
اگر ز چشم تو ای آشنا نیفتادم

.... document.write('');document.close(); ..0...

هر گز به غم فراق او خو نکنیم
خو با غم گلرخان مَهرو نکنیم
سوگند خوریم لاله و نرگس را
در جذبه ی عشق بی وضو بو نکنیم
با آن همه بی وفایی و سنگدلی
ما دست رقیب سفله را رونکنیم
در قبله اگر نشان نباشد از او
ما دیده ی دل،روان بدان سو نکنیم
تا طالب دیدار نباشد،هرگز
ما میل سخن گفتن با او نکنیم
ما عاشق صادقیم و از عشق چو اشک
لب بسته و بیهوده هیاهو نکنیم

.... document.write('');document.close(); ..0...

لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By SlideTheme :.